نظام اشیاء
ژان بوردیار (۱۳۹۳) نظام اشیاء، ترجمه پیروز ایزدی، نشر ثالث، ۲۲۶ صفحه/ ژان بودریار (۲۷ ژوئیه ۱۹۲۹-۶ مارس ۲۰۰۷ میلادی) جامعهشناس، فیلسوف، عکاس و نظریهپرداز پسامدرنیته و پساساختارگرایی است. ژان بودریار معروفترین و جنجالیترین نظریهپرداز پست مدرنیته است. او استدلال میکند که جوامع پسامدرن از تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات اشباع و به عصر وانمایی (شبیهسازی) وارد شدهاند. به نظر بودریار طلیعه فرهنگهای مصرفی اساساً مرزبندیهای معمول بین هنر والا و هنر نازل، امور عمیق و امور سطحی، فرهنگ و کالا، دال و مدلول و نفس ایده نیازهای انسانی را برای برآورده ساختنِ آنها در ورطه تردید افکنده است. او از طریق تحلیلی که رویکرد پساصنعتی آشکارترین به خود گرفتهاست، استدلال میکند که روابط واقعی تولید و مصرف، جای خود را به یک نظام نشانهای دادهاند.
آیا میتوان طیف گستردهی اشیاء را مانند گیاهان یا جانوران طبقهبندی کرد؟ تمدن شهری با آهنگی شتابان شاهد ظهور نسلهای پیدرپی محصولات، وسایل و گجتها است که انسان در مقایسه با آنها گونهی پایداری به نظر میرسد. خوب که فکر کنیم این فراوانی عجیبتر از کثرت گونههای طبیعی نیست. این گونهها توسط انسان شمارش شدند و هنگامی که انسان شروع به شمارش نظاممند آنها کرد، توانست در دایرهالمعارف جدول کاملی از اشیای کاربردی و تکنیکی دور و بر خود ارائه دهد. از آن زمان تا کنون، تعادل بر هم خورده است: اشیاء روزمره تکثیر شدهاند، نیازها افزایش یافتهاند، تولد و مرگ اشیاء شتاب گرفته است و در نتیجه واژگان از نامیدن آنها عاجز مانده است. آیا میتوان امیدی به طبقهبندی اشیایی داشت که به محض مشاهده تغییر میکنند، و آیا دستیابی به نظامی برای توصیف آنها امکانپذیر است؟ تقریباً به اندازهی خود اشیاء معیارهای طبقهبندی اشیاء وجود دارد: بر مبنای اندازه، درجه کاربردی بودن، ملاحظات مربوط به آنها، اینکه آیا مورد استفادهی ثروتمندان قرار دارند یا فقرا، سنتیاند یا غیرسنتی، شکل، طول عمر، مقاطعی از روز که اشیاء در آن ظاهر میشوند، مادهای که شیء در آن تغییر ایجاد میکند، میزان انحصاری بودن و جامعهپذیری اشیاء به لحاظ کاربرد و غیره. همهی این شیوههای طبقهبندی میتوانند وجود داشته باشند.
مطالعهی نظام «گفتاری» اشیاء، یعنی دلالتهای کمابیش منسجم این اشیاء، همواره مستلزم در نظر گرفتن سطحی متمایز از این نظام «گفتاری» است؛ سطحی که بسیار ساختاریافتهتر از آن باشد، به عبارتی سطحی ساختاری فراتر از توصیف کارکردی یا به عبارتی سطح تکنولوژیک. این سطح تکنولوژیک حالت انتزاعی دارد: ما عملاً به طور ناخودآگاه در بطن واقعیت تکنولوژیک اشیاء قرار داریم. در این حال، این انتزاع واقعیتی بنیادی است: این واقعیت حاکم بر تغییرات رادیکال محیط است. بیهیچ تناقضی، این انضمامیترین چیزی است که در شیء وجود دارد، زیرا فرایند تکنولوژیک همان تکامل ساختاری عینی است. دقیقاً آنچه بر سر شیء در حوزه تکنولوژیک میآید، اساسی و آنچه بر سر آن در قلمروی روانشناختی و جامعهشناختی نیازها و کاربردها میآید، غیراساسی است. گفتمان روانشناختی و جامعهشناختی در مورد شیء ما را پیوسته به سطحی منسجمتر ارجاع میدهد که ربطی به گفتمان فردی و جمعی ندارد و زبانی تکنولوژیک است.
بنابراین ابتدا ضرورت دارد به تعریف عقلانیت شیء یعنی ساختاربندی تکنولوژیک عینی آن بپردازیم. میتوان مثالی از موتور بنزینی ارائه کرد. «در موتورهای امروزی، هر قطعهی مهم از طریق مبادلات انرژی به قطعات دیگر به گونهای وصل است که جز این نمیتوانست باشد». موتورهای امروزی انضمامی هستند در حالی که موتورهای قدیمی انتزاعی بودند. در موتورهای قدیمی هر عنصر در زمان مشخصی وارد چرخه میشد و گمان میرفت دیگر بر سایر عناصر تاثیری نداشته باشد، قطعات موتور مانند افراد بودند که هر یک به نوبهی خود کار میکردند، اما یکدیگر را نمیشناختند. در موتورهای جدید، قطعات تک کارکردی نیستند و ساختارشان نسبت به ساختارهای قبلی انضمامیتر است و نشانهی پیشرفت شیء تکنیکی است. تکنولوژی بازگوکنندهی داستان دقیقی از اشیاء است که در آن تعارضات کارکردی به طور دیالکتیکی در ساختارهای بزرگتر حل میشوند. هر گذاری از یک نظام به نظامی یکپارچهتر، هر تغییری در نظامی ساختاریافته و هر ترکیبی از کارکردها، معنا و اعتبار عینی را به ظهور میرساند که مستقل از کسانی است که آن را به کار میگیرند. اما تحلیل تکنولوژیکی برای توصیف نظام «روزمرهی» اشیاء، نارساست.
هر یک از اشیاء کاربردی به یک یا چند عنصر ساختاری وابسته میباشد، اما از سوی دیگر به طور دائم از ساختمندی تکنیکی به سوی دلالتهای ثانوی میگریزد یعنی نظامی تکنولوژیک در قالب یک نظام فرهنگی قرار میگیرد. محیط روزمره تا حد زیادی یک نظام «انتزاعی» باقی میماند: اشیاء در این نظام، در کارکرد خود منزوی هستند و انسان بر حسب نیازهایش سبب همزیستی آنها در بافتی کارکردی میشود. نظام مزبور چندان اقتصادی و منجسم نیست و به ساختار قدیمی موتورهای بنزینی اولیه شباهت دارد. با این حال گرایش کنونی به هیچوجه در پی حل این عدم انسجام نیست، بلکه به دنبال پاسخگویی به نیازهای پیدرپی ناشی از ظهور اشیاء جدید است.
فهرست مطالب
- ساختارهای چیدمان
محیط سنتی
شیء مدرن: آزاد در کارکرد
مدل معماری داخلی
عناصر
دیوار و روشنایی
نوردهی
آینهها و پرترهها
ساعت و زمان
بهسوی جامعهشناسی چیدمان
انسان چیدمانی
- ساختارهای محیطی
ارزشهای محیطی: رنگ
رنگ سنتی
رنگ طبیعی
رنگ کارکردی
گرم و سرد
ارزشهای محیطی: مصالح
چوب طبیعی، چوب فرهنگی
منطق محیطی
نمونهای عالی از مصالح: شیشه
انسان رابطهای و محیطی
نشیمنگاهها
فرهنگیت و سانسور
ارزشهای محیطی: ژستها و فرمها
فیگور سنتی: تلاش
فیگور کارکردی: کنترل
یک حوزهی جدید عملیاتی
مینیاتوریزه کردن
سبکپردازی – خوشدستی – پوشش
پایان بعد نمادین
انتزاع قدرت
اسطورهی کارکردگرا
فرم کارکردی: فندک
دلالتهای ضمنی شکلی: گلگیر اتومبیل
بهانهای در قالب فرم
- نتیجهگیری: خصوصیات طبیعی و کارکردی
ضمیمه: جهان لوازم خانه و اتومبیل
فصل اول: شیء حاشیهای – شیء قدیمی
ارزش محیطی: تاریخمندی
ارزش نمادین: اسطورهی منشاء
اصالت
سندرم نوفرهنگی: بازسازی
همزمانی، درزمانی و بیزمانی
فرافکنی وارونه: شیء تکنیکی نزد انسانهای بدوی
بازار اشیاء قدیمی
نوامپریالیسم فرهنگی
فصل دوم: نظام حاشیهای: مجموعهسازی (کلکسیون)
شیء جدا شده از کارکرد خود
شیء هوسانگیز
زیباترین حیوان خانگی
بازی سلسلهوار
از کمیت به کیفیت: شیء منحصربهفرد
اشیاء و عادات: ساعت مچی
شیء و زمان: چرخه بسته
حبس شیء: حسادت
شیء ساختارزدایی شده: انحراف
از انگیزه برای سریسازی تا انگیزهی واقعی
گفتمانی برای خود
بخش سوم: نظام فراکارکردی و سوءکارکردی: گجتها و رباتها
دلالت تکنیکی: اتوماتیسم
استعلای «کارکردی»
انحراف کارکردی: گجت
شبهکارکرد: ماسماسک
فراکارکرد: ربات
دگرگونیهای تکنیکی
تکنیک و نظام ناخودآگاه
بخش چهارم: نظام اجتماعی – ایدئولوژیک اشیاء و مصرف
فصل اول: مدلها و سریها
شیء ماقبل صنعتی و مدل صنعتی
شیء «شخصیشده»
انتخاب
تفاوت حاشیهای
آرمانی بودن مدل
از مدل به سری
کسری تکنیکی
کسری «سبک»
تفاوت طبقاتی
مزیت امروزی بودن
پیشامدهای ناگوار برای شخص
ایدئولوژی مدلها
فصل دوم: اعتبار
حقوق و تکالیف شهروند مصرفکننده
تقدم مصرف: اخلاق جدید
اجبار خرید
معجزهی خرید
ابهام شیء خانگی
- تبلیغات
گفتمان اشیاء و گفتمان شیء
وجوه امری و خبری تبلیغات
منطق بابانوئل
مرجع حمایتگر: صندلی راحتی اربورن
جشنواره قدرت خرید
ارضا و سرکوب: مرجعی دوگانه
پیشفرض جمعی
پودر لباسشویی پاکس
مسابقه تبلیغاتی
گاراپ
نوعی انسانگرایی جدید
شرطیشدن سلسلهوار
آزادی اجباری
نوعی زبان جدید؟
ساختار و تقطیع: برند
رمزگان جهانشمول: پایگاه اجتماعی
نتیجهگیری: به سوی تعریف «مصرف»