خودت دست به کار شو
«خودت دست به کار شو» (DIY) روشی برای ساخت، اصلاح یا تعمیر چیزها بدون کمک مستقیم متخصصان ماهر است. «خودت دست به کار شو» از نظر پژوهشگران دانشگاهی، رفتاری است که «افراد در آن با مواد خام یا نیمهخام و قطعات درگیر میشوند تا اشیاء مادی را تولید، تبدیل یا بازسازی کنند و این شامل آنها چیزهایی نیز میشود که برگرفته از محیط طبیعی (مانند محوطهسازی) است. چنین رفتاری میتواند متأثر از انگیزهای مختلفی باشد که میتوان در قالب انگیزههای بازاری (سود اقتصادی، فقدان محصول، فقدان تولید کافی، نیاز به سفارشیسازی) و افزایش هویت (مهارت، توانمندسازی، جستجوی اجتماع، منحصربهفرد بودن) طبقهبندی کرد.
اصطلاح «خودت دست به کار شو» نخست به مصرفکنندگان سال ۱۹۱۲ ارتباط داشت که در زمینهی بهسازی و ارتقای وضعیت خانه فعالیت میکردند. عبارت «خودت دست به کار شو» در دههی ۱۹۵۰ مورد استفادهی عموم قرار گرفت و به افرادی اشاره داشت که در حال بهسازی خانه و کاردستیهای مختلف و کوچک و پروژههای ساختمانی بودند که هم فعالیتی مقرون به صرفه و هم خلاقیتی فراغتی محسوب میشد.
در ادامه، اصطلاح «خودت دست به کار شو» معنای گستردهتری پیدا کرد و طیف وسیعی از مهارتها را در برگرفت. «خودت دست به کار شو» به موسیقی بینالمللی راک آلترناتیو، پانک راک، صحنههای موسیقی ایندی راک، شبکههای مربوط به مرکز رسانهای مستقل، ایستگاه رادیویی دزدان دریایی (رادیویی بدون مجوز معتبر) و جماعت مج[۱] ارتباط داشت. در این زمینه، «خودت دست به کار شو» به جنبش هنر و صنایع دستی وابسته است و خود را جایگزینی در برابر پافشاری فرهنگ مصرفکننده مدرن میداند که تکیهاش بر رضایتمندی نیازها است. این حرکت در [مدیریت] هزینههای شخصی نیز متداول گشت. وقتی بر کالای دست دوم سرمایهگذاری میشود، فرد میتواند از مشاور حرفهای استفاده کند یا در سرمایهگذاری خودش مشارکت داشته باشد.
تاریخچه
باستانشناسان ایتالیایی، در خرابههای یک ساختمان یونانی متعلق به قرن ۶ قبل از میلاد، در جنوب ایتالیا، سازهای کشف کردند که دستورالعمل سرهم کردن آن با جزئیات مطرح شده بود و آن را «ساختمان قدیمی آیکیا» نامیدند. ساختار آن مانند معبد بود و در تورساتریانو[۲]، نزدیک جنوب شهر پونتزا[۳] در باسیلیکاتا[۴] کشف شد، منطقهای که افراد محلی آن با یونانیها ادغام شده و در ساحل جنوبی معروف به ماگنا گراسیا[۵] و سیسیلی[۶] از قرن ۸ پیش از میلاد به بعد ساکن شده بودند. از نظر پروفسور کریستوفر اسمیت[۷]، مدیر مدرسه بریتانیا در رُم، این کشف «واضحترین نمونهی کشفشده از علائم خانهسازی در آن زمان است. بهنظر میرسد کسی به دیگران یاد میدهد چگونه اجزای تولیدشده در مقیاس انبوه را در یک مسیر در کنار هم قرار دهد.» بخشهای مختلف این ساختمان لوکس مانند دفترچه راهنما با کُدهای نمادین نشانهگذاری شده بود تا نشان دهد چگونه بخشهای مختلف در کنار هم قرار میگیرند. ویژگی این کتیبهها نشان میدهد که متعلق قرن ۶ قبل از میلاد هستند که با شواهد معماری ارائه شده برای دکوراسیون مطابقت دارند. این ساختمان توسط هنرمندان یونانی ساخته شده است که از مستعمره اسپارتان[۸] از توابع تارانتو[۹] در آپولیا[۱۰] آمدهاند.
مجلهی «خودت دست به کار شو» از نیمهی نخست قرن بیستم در آمریکای شمالی منتشر شد. مجلاتی مانند مکانیک عمومی (که در سال ۱۹۰۲ تاسیس شد) و مکانیک مصور (در سال ۱۹۲۸ تاسیس شد) راهی را به خوانندگان معرفی کرد که در آن بتوانند مهارتهای کاربردی، ابزار و مواد سودمند را به کار گیرند. از آنجایی که بسیاری از مخاطبان در مناطق روستایی یا نیمهروستایی زندگی میکردند در ابتدا بسیاری از مواد مرتبط با نیازهای آنها در مزارع و شهرهای کوچک بود.
بهسازی منزل
جنبش «خودت دست به کار شو» (اغلب برای ساکنان شهری و حومه شهری) بازتعریف الگویی قدیمی از مشارکت شخصی و استفاده از مهارتها در نگهداری خانه، آپارتمان، تهیهی لباس، تعمیر خودروها، رایانهها یا هر بخش مادی زندگی است. آلن واتس (در جلسه «خانه قایقی» در نشریهی سانفرانسیکو در سال ۱۹۶۷) احساستش را اینگونه بیان میکند:
«نظام آموزشی ما در کل هیچ مهارت مادی را به ما یاد نمیدهد. به بیانی دیگر ما یاد نمیگیریم چگونه آشپزی کنیم، چگونه لباس بدوزیم، چگونه خانه بسازیم، چگونه عاشق شویم یا هر چیز مهم در زندگی را چگونه بسازیم. تمام آموزشی که ما در مدرسه به بچههایمان منتقل میکنیم، مجموعهای از اصطلاحات انتزاعی است. اینها شما را یک فروشندهی بیمه، کارمند یا نوعی شخصیت فکری تبدیل میکند.»
در دههی ۱۹۷۰، «خودت دست به کار شو» از طریق دانشگاه و کالج آمریکای شمالی گسترش یافت. بخشی از این جنبش به بازسازی مقرون به صرفهی خانههای قدیمی پرداخت. اما در دههی ۱۹۶۰ و اوایل دههی ۱۹۷۰ بخش دیگری به پروژههای مختلف اجتماعی و زیستمحیطی مربوط بودند. ایدهپرداز جوانی به نام استوارت براند[۱۱] که به همراه دوستان و خانوادهاش کار میکرد، با استفاده از ابتداییترین ابزار نگارش و صفحهبندی، نخستین نسخه از کاتالوگ همهی کرهی زمین (با زیرعنوان دسترسی به ابزارها) را در اواخر سال ۱۹۶۸ منتشر کرد.
در نخستین کاتالوگ و پس از آن به طور وسیعی دیگران از واژه «ابزار» استفاده شد. ابزارهای اطلاعاتی شامل کتاب (اغلب فنی)، مجلات تخصصی، کلاس و مانند این بودند. در این بین وسایل تخصصی و مربوط به طراحی مانند؛ ابزارهای نجاری و بنایی، ابزارهای باغبانی، تجهیزات جوشکاری، اره برقی، مواد فایبرگلاس و غیره و اخیراً رایانههای شخصی نیز وجود داشتند. طراحی به نام بالدوین[۱۲]، با در نظر گرفتن این وسایل، مجلات بسیاری به رشتهی تحریر درآورد. انتشار کاتالوگ ماحصل موج بزرگی از تجربهگرایی، پیمانشکنی و رفتارهایی از نوع «خودت دست به کار شو» اواخر دههی ۱۹۶۰ بود. این کاتالوگ که مورد تقاضای بخش زیادی از مردم آمریکا شمالی بود، تأثیر زیادی داشت.
کتابهایی با هدف بهسازی وضعیت خانه در دههی ۱۹۷۰ درآمدند و در ابتدا مجموعه از مقالات مجلات بودند. ابتدا خط گستردهای از «خودت دست به کار شو» از اینکه چگونه کتاب بنویسیم توسط انتشارات غروب آفتاب منتشر شد که مبتنی بر مقالات از پیش منتشرشده در مجلات کالیفرنیا بود. پس از آن نشریات دیگر مانند؛ زمان زندگی، خانه و باغ بهتر، بالکن باغ به این جریان پیوستند.
در اواسط دههی ۱۹۹۰، محتوای بهسازی خانه در «خودت دست به کار شو» راه به سوی جهان گسترده وب باز کرد. شبکهی خانه[۱۳] نخستین سایت با سبک بولتن بود که کاربران توانستند اطلاعات خود را در آن منتشر کنند. HomeTips.com در اواخر سال ۱۹۹۵ منتشر شد و نخستین سایتی بود که کاملاً رایگان نگهداری از خانه را توسط مخاطبان متخصص منتشر کرد. تا اواخر دههی ۱۹۹۰، «خودت دست به کار شو» بر روی هزار سایت بارگذاری شد.
در دههی ۱۹۷۰ وقتی ویدیوی خانگی فراگیر شد، آموزگاران «خودت دست به کار شو» یه سرعت از این ظرفیت برای نمایش فرایندها توسط ابزارهای صوتی و تصویری استفاده کردند. در سال ۱۹۷۹، سریال تلویزیونی این خانهی قدیمی با بازی باب ویلا[۱۴] انقلابی در برنامهی تلویزیونی «خودت دست به کار شو» به پا کرد. این سریال بسیار مجبوب بود و به افراد یاد میداد چگونه شرایط زندگی در خانه (و ارزش خانهشان) را بدون پرداخت هزینه زیاد به دیگران بهبود ببخشند. در سال ۱۹۹۴، شبکه تلویزیونی HGTV در ایالات متحده و کانادا راهاندازی شد و در سال ۱۹۹۹، شبکه «خودت دست به کار شو» به آن پیوست. هر دوی این کانالها درصد بسیار زیادی از اهالی آمریکای شمالی را به موضوعات «خودت دست به کار شو» از بهسازی خانه گرفته تا بافتنی علاقه مند کردند. چنین کانالهایی نشان میدادند که چگونه یک نفر در حالی که کارها را خودش انجام میدهد، بودجهاش را برای رسیدن به نتایج حرفهای مدیریت کند. تولبلت دیوا[۱۵] مسئول بخش زنانهی «خودت دست به کار شو» است.
قلمرو بهسازی خانه در «خودت دست به کار شو» از مجلات و تلویزیون فراتر رفت و در شبکههای مجازی به رشد خود ادامه داد، جایی که اکثر رسانههای اصلی با تمرکز بر اطلاعات وبسایتهای «خودت دست به کار شو» گسترش یافتهاند مانند این خانه قدیمی، مارتا استوارت[۱۶]، هومتاک و شبکه DIY. اینها اغلب همان مجلات و برند تلویزیونی هستند که توسعه یافتهاند. رشد شبکههای مستقل و وبلاگنویسی تعدادی از صاحبخانهها دربارهی تجریباتشان و همچنین وبسایتهایی با سازماندهی کوچکتر در این خصوص همچنان ادامه دارد.
مُد
«خودت دست به کار شو» در جامعهی مُد نیز محبوبیت دارد با ایدههایی که در رسانههای اجتماعی مانند یوتیوب درباره لباس پوشیدن، جواهرات، آرایش و مدل مو منتشر میکند. تکنیکهای شامل کهنه کردن جین، سفید کردن لباس جین، طراحی دوباره پیراهن کهنه و نقش نگار زدن بر پارچه که محبویت خود را بدست آورده است.
«خودت دست به کار شو» به عنوان یک خردهفرهنگ در دههی ۱۹۷۰ و با جنبش پانک آغاز به کار کرد. آنها به جای ابزارهای سنتی برای رسیدن به مخاطب از طریق شرکتهای تولید و پخش موسیقی معروف، خودشان اقدام به ضبط موسیقی، تولید آلبوم و محصولات، ثبتنام تور و ایجاد فرصتهایی برای گروههای کوچکتر کردند تا از طریق تورهای کمهزینه و تکراری «خودت دست به کار شو» به دیگران شناسانده شوند و موقعیت فرقهای به دست آورند. شروع جنبش مج موجب ارتقای پانک زیرزمینی شد و شیوهای که طرفداران با موسیقی تعامل داشتند را کاملاً تغییر داد. مجها به سرعت از مجلات موسیقی دستساز جدا شده و شخصیتر شدند، آنها خیلی سریع به یکی از دروازهی فرهنگ جوانان به سوی فرهنگ «خودت دست به کار شو» تبدیل شدند. این به آموزگاران مجها کمک کرد به دیگران نشان دهند چگونه میتوانند پیراهن، پوستر، کتاب، مجلات و غذای خودشان را تهیه کنند.
منبع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Do_it_yourself
[۱] مج برگرفته از کلمهٔ «مجله» است که از روی عمد کوتاه شدهاست تا نشانگر اخلاق «خودت دست به کار شو» هم در تولید و هم در محتوای این نشریهها باشد. شکل مج چیزی میان یک نامهٔ شخصی و یک مجله است. مجها غالباً صدای افراد و گروههایی را به گوش میرسانند که به مجراهای رسانههای اصلی دسترسی ندارند اما میخواهند دیدگاه و عقاید خود را دربارهٔ موضوع معینی بیان کنند. خصلت عملگرا و غالباً ضدهژمونیک مجها شاید بهتر از هر جا در فرهنگ جوانان مشاهده میشود. این نشریهها بهطور کلی بسیار کمهزینهاند و تولیدات دستساختهای هستند که یک فرد یا گروه کوچک بدون دریافت دستمزد آنها را چاپ میکند. آنها غالباً ضدهژمونی رسانهای عمل میکنند.
[۲] Torre Satriano
[۳] Potenza
[۴] Basilicata
[۵] Magna Graecia
[۶] Sicily
[۷] Christopher Smith
[۸] Spartan
[۹] Taranto
[۱۰] Apulia
[۱۱] Stewart Brand
[۱۲] Baldwin
[۱۳] HouseNet
[۱۴] Bob Vila
[۱۵] Toolbelt Diva
[۱۶] Martha Stewart