مایکل سندل: یافتن «نفع همگانی» در این بیماری همهگیر
توماس فریدمن، نیویورک تایمز، ۲۴ مارچ ۲۰۲۰، مترجم: شایسته مدنی، ۱۳۸۵ کلمه
امریکا امروز برخلاف هر آنچه پیش از این در تاریخ رخ داده، درگیر یک بحث عمیق و گستردهی فلسفی- اخلاقی است. این بحث که نفع همگانی میان این بیماری همهگیر چیست.
توضیح مترجم: توماس فریدمن ژورنالیست و نویسنده امریکایی و تخصص او سیاست خارجی، خاورمیانه و مسائل زیست محیطی است. او برای نیویورک تایمز قلم میزند. مایکل سندل، فیلسوف سیاسی امریکایی و استاد دانشگاه هاروارد که به خاطر درس عدالت و نقدش بر نظریه عدالت جان راولز در لیبرالیسم از شهرت برخوردار است. به دلیل اهمیت گفتگوی این دو نفر در خصوص ویروس کرونا، این گفتگو را ترجمه کرده و در اختیار مخاطبان فارسی زبان قرار دادم
توماس فریدمن: ما ممکن است آن را در این قالب نبینیم اما هرکدام از اقدامات بیسابقه و بسیار مهم در مقیاس بهداشتی و اقتصادی که مقامات دولتی، محلی و فدرالی تا کنون انجام دادهاند –برخی موجب انتقاد و برخی تحسینبرانگیز بوده است- بیانگر موضع اخلاقی مبهم در این مورد است که چگونه ما به عنوان فرد، اجتماع و ملت تشخیص میدهیم چه چیزی برای اکثر مردم بهتر است. یعنی چگونه میتوانیم با کمترین نگرانی، از نفع همگانی بیشترین بهره را ببریم.
این بحث با زبانی بیان شده که تا دو هفتهی پیش برای اکثر ما ناآشنا بود، مانند آمار بیماری مسری و همهگیر و تأثیرات متفاوتی که تقریباً یک شبه بر انگیزههای مالی دو تریلیون دلاری فقیران و ثروتمندان گذاشت. اگر همهی اینها به اندازهی کافی آزاردهنده نیست، ما رئیس جمهوری داریم که از جایگاه عریض و طویل و قلدرمآبانهی خود استفاده میکند تا بر اساس وضعیت «مزاجی»اش ما را بین منگنهی خوشبینی و بدبینی قرار دهد.
برای مواجه شدن با این بحث اخلاقی مبهم و برای اینکه شاید مفیدتر باشد، تصمیم گرفتم با فیلسوف سیاسی دانشگاه هاروارد، مایکل سندل تماس بگیرم. سخنرانیهای سندل دربارهی عدالت توسط میلیونها دانشجو در سراسر جهان بلعیده شد و او در حال نوشتن کتابی است مبنی بر اینکه چرا ما نفع همگانی را گم کردهایم؟ لازم به ذکر است ما سالهاست با هم دوست هستیم و با هم تدریس میکنیم.
در حالیکه من در بتسدا هستم و او در بوستون، مصاحبهی ایمیلی را با این سوال آغاز کردم که: در واقع منظور از نفع همگانی چیست؟
سندل: نفع همگانی دربارهی این است که چگونه با یکدیگر در جامعه زندگی کنیم. دربارهی آرمانهای اخلاقی که در کنار یکدیگر برای به دست آوردنش تلاش میکنیم، منافع و مسئولیتهایی که با یکدیگر تقسیم و فداکاریهایی که برای دیگری میکنیم. دربارهی درسهایی است از چگونگی خوب زندگی کردن که از یکدیگر یاد میگیریم. این ممکن است به معنی فاصله گرفتن از سیاستهای این روزها بهنظر برسد. اما نفع همگانی مانند همهی آرمانهای اخلاقی جای بحث دارد. چیزی که همیشه برای بحث و اختلافنظر باز است.
توماس فریدمن: اگر ما در حال بحث دربارهی این هستیم که نفع همگانی چیست؟ پس چگونه موقعیتهای رقابتی کنونی را توصیف میکنید؟
سندل: به این دو شعار نمادین در دوران همهگیری ویروس فکر کنید: «فاصله گرفتن اجتماعی» و «ما همه در کنار هم هستیم». در شرایط عادی این شعارها به اصول اخلاقی متضادی اشاره میکنند؛ خودمان را از یکدیگر جدا کنیم و دور هم جمع شویم. برای پاسخ به این بیماری همهگیر، ما به هر دوی اینها نیاز داریم. برای محافظت از همه، باید خودمان را به لحاظ فیزیکی از دوستان و همکارانمان جدا کنیم تا از شیوع ویروس جلوگیری شود. اما از نظر اخلاقی این شعارها دو رویکرد متفاوت دربارهی نفع همگانی را برجسته میکند: تنهایی جایی بروید، هر کدام از ما باید فکر به حال خودمان کنیم، در عین حال باید پشتیبان یکدیگر باشیم و همبستگی را جستجو کنیم. در جوامع بسیار فردگرایانهای مانند ما، همبستگی جز در مواقع بحران مانند دوران جنگ، وجود ندارد. عدم آمادگی ما برای این بیماری همهگیر، فقدان همبستگی را در زندگی اجتماعی و سیاسیمان نشان میدهد بهویژه در سیستم ما که بهداشت عمومی بهاندازهی کافی نیست و دسترسی جهانی به مراقبتهای بهداشتی و مرخصی باحقوق ضعیف است، این باعث میشود شعار غیرمنتظره و تشریفاتی «ما همه در کنار هم هستیم» توخالی بهنظر برسد.
توماس فریدمن: در انگلستان و پیش از تصمیم فوری برای تعطیلی سه هفتهای، بحثهای زیادی دربارهی «مصونیت جمعی» درگرفت –بگذارید فوری بسیاری از افراد به ویروس مبتلا شوند، بسیاری بهبود پیدا خواهند کرد و اکثریت بیمار خواهند شد، اما ظرف چند هفته، وقتی بسیاری از مردم ایمنی پیدا کردند، ویروس ضعیف میشود چرا که دیگر به اندازهی کافی میزبان نخواهد داشت. شما انتخاب اخلاقی پیرامون موضوع مصونیت جمعی را چگونه میبینید؟
سندل: استراتژی مقابله با بیماری همهگیر به این صورت که اجازه دهیم ویروس بهسرعت در مسیر خود حرکت کند به امید اینکه مصونت جمعی حاصل شود، رویکرد سنگدلانهای است که داروینیسم اجتماعی یا همان ایدهی بقای اصلح را یادآوری میکند. این باعث میشود بیماری مسری همهجا رسوخ کند، واحدهای مراقبت ویژه از افراد بیمار لبریز شود، آسیبپذیرترین افراد بمیرند با این هدف که اقتصاد زودتر از موعد کارش را آغاز کند. پیشبینی میکنم به زودی شاهد تحلیلهای هزینه-فایده خواهیم بود که نشان میدهد ارزش دلاری یک زندگی نجاتیافته با رعایت فاصله اجتماعی برای حفظ محدودیتهای موجود بسیار زیاد است. این رویکرد کاملاً سودمندانه، دور از آرمان همبستگی است که لازم است در آن برای کسانی که ضعیف و آسیبپذیر هستند به اندازهی کسانی که قوی و قدرتمند هستند دغدغه داشته باشیم و مراقبت کنیم. با این حال میدانم کارشناسان سلامت عمومی، سناریوی ملایمتری در ذهن دارند.
توماس فریدمن: بله، مواردی که یادداشت و پیگیری کردم، استراتژیهای مرحله به مرحله را نشان میدهد: ۱) رعایت فاصلهی اجتماعی و محفوظ کردن آن منطقه در کشور حداقل به مدت دو هفته، بنابراین کسی که به بیماری مبتلا شده باشد، احتمالاً طی این مدت علائم را نشان خواهد داد. کسانی که میتوانند در خانه مداوا شوند، از دیگر اعضای سالم خانواده جدا شوند، و کسانی که به بستری شدن در بیمارستان نیاز دارند، این کار را انجام دهند. ۲) در کنار این ما آزمایشهای بیشتری انجام خواهیم داد تا بفهمیم کدام مناطق و کدام گروههای سنی بیشترین تأثیر را گرفتهاند (چه تعداد از جوانان و چه تعداد از افراد ۴۰ سال به بالا). ۳) پس از داشتن اطلاعات کافی میتوانیم کارمندان سالم و ایمن را به محل کار یا کودکان را به مدرسه برگردانیم، در حالیکه هنوز افراد مسن یا دارای نقص ایمنی در قرنطینه هستند تا زمانی که همهچیز روشن شود.
بهنظر من دلایل آنها مبتنی بر نفع همگانی است. استدلالشان این است که «کار» و بالاتر از آن سلامت اقتصادی نیز موضوعی بهداشتی است. اگر میلیونها نفر مشاغلشان را از دست بدهند، شغلی که عمری را برای ساخت آن صرف کردهاند یا پساندازشان که عمری به آن اضافه کردهاند، ما با همهگیری خودکشی، اعتیاد و ناامیدی مواجه خواهیم شد که کووید ۱۹ در برابر آن چیزی نیست. ترامپ امروز گفت که «دوست دارد تا عید پاک درهای کشور باز شود و فقط مشتاق رفتن است»، یعنی ۱۲ آپریل و کمتر از سه هفتهی دیگر. من از اشتیاق رئیس جمهور مبنی بر اینکه هر چه زودتر مردم به سر کارهای خودشان برگردند استقبال میکنم. اما برای رسیدن به آنجا به این برنامهی ملی سه مرحلهای نیاز داریم با معیارهای واقعی سلامتی که توسط متخصصان و دادهها تأیید شده باشد.
سندل: اگر ترامپ بابت رکود اقتصادی، بیصبرانه میخواهد پیروزی بر ویروس را اعلام کرده و مردم را زودتر از موعد به سمت کار بازگرداند، پس در واقع سناریوی داروینیسم اجتماعی را تصویب خواهد کرد. اما این غیرمسئولانه است که اجازه دهید آسیبپذیرترین افراد بمیرند تا بقیه بتوانند اقتصاد و بازار سهام را چراغانی کنند. سناریوی انسانیتر از طرف کارشناسان بهداشت عمومی که دربارهی آن صحبت کردید، ارجحیت دارد. اما چیزی که پیشبینی میشود آن چیزی است که متأسفانه جامعهی ما فاقد آن است: روش مناسب برای آزمایش تک تک افراد و شناسایی دقیق افرادی که در معرض خطر هستند. ظاهراً کرهی جنوبی به آزمایش جهانی نزدیکتر شده و بهتر از ما توانسته است با موفقیت بیشتری این بیماری را کنترل کند و بنابراین مردم را به سر کار برگردانده است. اما این کار ما را به عقب رانده و به عدم آمادگی در بهداشت عمومی بازمیگرداند.
توماس فریدمن: اما در جایی که اکنون هستیم، چگونه میتوانیم بین سلامت پزشکی و سلامتی اقتصادی توازن برقرار کنیم؟
سندل: لزومی ندارد. همه چیز به این بستگی دارد که آیا میتوانیم اقتصاد را از نو ساماندهی کنیم به طوری که نفع همگانی را ارتقا دهد؟ واضح است در این دوره به اقتصادی نیاز داریم که دسترسی جهانی به بهداشت عمومی را فراهم کند، برای همهی کارگران مرخصی در نظر بگیرد و اقتصاد از همهی کسانی که شغلشان را از دست دادهاند حمایت کند، خواه به خاطر بیماری یا تکنولوژی یا دیگر شرایطی که از کنترل خارج است. عقیدهی من این است: چرا شرط بازگرداندن امریکاییها به کار، تمدید این حمایتهای اقتصادی و سلامتی برای همهی امریکاییها تا ۱۸ ماه آینده نباشد؟ شاید این ژست همبستگی، عادتساز شود و ارزش آن را دارد ادامه پیدا کند حتی اگر ویروس از بین رفته باشد.