آنچه مادران همیشه دربارهی دورکاری میدانستند
بریجیت شولت، نیویورک تایمز، ۶ آپریل ۲۰۲۰، مترجم: شایسته مدنی، ۹۱۹ کلمه
بهوضوح بهخاطر دارم وقتی فرزندانم کوچکتر بودند، یک شب اواخر غروب مشغول مصاحبهتلفنی در دفترم بودم. میتوانستم بشنوم در خانهی کسی که در حال صحبت با او بودم شیر آب سینک آشبزخانه باز بود، در یخچال باز شد، صدای لیوان و بشقاب میآمد که در حال آماده کردن شام بودند. قلبم به درد آمد. چرا نمیتوانستم در خانه و در کنار خانوادهام باشم؟
این برای من اهمیت نداشت. بنابراین، با این که در آن زمان ناامیدکننده بود، اما هر وقت میتوانستم، بیسروصدا دورکاری میکردم. خطر این کار قابل پیشبینی بود. محل کار من از آن نوع محل کارهایی بود که مدیران، کارهای خوب و مفید را در دفتر واگذار میکردند و برای دیدن چهره به چهرهی افراد ارزش قائل بودند یعنی کارمندان پشت میز کارشان و تا دم غروب در حال تایپ کردن باشند.
دانشمندان علوم اجتماعی اصطلاحی برای توصیف این پدیده دارند: «معیار کارگر ایدئال». در مکانهای کار امریکایی، کارگر ایدئال صبح زود سر کار میآید. تا دیروقت میماند. کارگر ایدئال هیچوقت نمیتواند برای پرستاری از کودک بیمار برود، والدین سالمند را پیش پزشک ببرد یا برای دیدن کودکانش پیش از رفتن آنها به رختخواب مشتاق باشد.
به احتمال زیاد مسئولیت مراقبت از دیگران با زنان است، بنابراین این باور که بهترین کار، کاری است که در محل کار انجام میشود، بیشترین آسیب را به ما وارد میکند. همانطور که کروناویروس هر گوشهای از زندگیمان را بالا و پایین کرد، امیدوارم باورهای منسوخشده دربارهی کار را که مانع پیشرفت شغلی ما بود نیز در هم بریزد.
در این روزهای خاص، برای ایجاد فاصلهی اجتماعی و برای متوقف کردن انتشار ویروس، مجریان تلویزیونی شروع به اجرای برنامه از خانههایشان کردهاند، مشاغل خردهفروشی بسته شده و مردم ناشیانه در حال یادگیری تکنولوژی ویدئو کنفرانس از روی میز آشپزخانهشان هستند، اغلب در کنار کودکان خسته و حیوانات خانگی کنجکاو که به آنها زل میزنند.
با این حال حتی وقتی ترامپ از کاخ سفید، پس از چند هفته تأخیر و انکار، بالاخره دستورالعمل صادر و مشاغل را تشویق کرد هر کدام که میتوانند از خانه و «هر وقت که امکان دارد» کار کنند، بسیاری از مشاغل با این که میتوانستند، انجام ندادند. حتی یکی از رؤسا، به کارمندان عصبانی خود نوشت: «ما به طور جمعی و در در دفترهای کاریمان بازده بیشتری داریم.»
آنهایی که اشکالتراشی میکنند شامل خود دولت فدرال نیز میشود. بسیاری از جمعیت ۲/۱ میلیونی در دفاتر کار فدرال یک روز پس از اعلام قرنطینه وارد محل کار شده و از قضا، کارمندان شاغل در مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری واقع در آتلانتا نیز شاملشان بودند. همه نمیتوانند دورکاری کنند. قطعاً کادر بهداشت و درمان، داروخانه، فروشگاههای مواد غذایی و کارگران تحویل در منزل که اتکای ما به همهی آنها است. اما این مقاومت درست وسط بیماری همهگیر و در حالی که دورکاری فقط به لپتاپ و تلفن نیاز دارد، نشان میدهد چقدر دربارهی کار چهره به چهره تعصب وجود دارد.
بر اساس دفتر آمار کار، یک چهارم از نیروی کار دستکم اغلب اوقات دورکاری میکنند. تحقیقی نشان داده است که کارمندان دورکار، بهرهوری بیشتر و اضطراب کمتری داشته، به کارشان مشغولتر و راضیتر هستند و نسبت به همکاران محل کارشان، احتمال کمتری دارد دست از کار بکشند. کارمندان دورکار، هر چند اغلب به ضررشان است اما ساعات بیشتری مشغول به کار هستند و در واقع زمان و زندگیشان را رایگان به شرکتها «هدیه» میدهند. با این حال تحقیقی نشان میدهد مدیران تمایل دارند به کارمندانی که در محل کار حضور فیزیکی دارند بیش از کسانی که دورکاری میکنند پاداش دهند و عقیده دارند کارمندان حاضر در محل کار به شغلشان متعهدتر هستند.
مطمئناً برخی از تعصبات در خصوص کار حضوری در ادارات امریکایی، با تعصب نسبت به حفظ وضع موجود ارتباط دارد یا جانبداری انسان نسبت به حفظ آنچه برای ما آشناست. اما بخش زیادی از آن به جنسیت مرتبط است.
هنگامی که برای اولین بار در دههی ۱۹۹۰، سیاستهای دورکاری و کار منعطف مطرح شد، بسیاری آن را پیشنهاد «موسسه ابتکارات بانوان» دانستند و اینکه برای شرکتهای بزرگتر قابل اجرا نیست. این به سرعت به صورت توافقات «مادریاری[۱]» برای زنان و مادران شاغل دیده شد تا به آنها کمک کند کار کنند و مراقب فرزندشان باشند. مدیران عقیده داشتند که مردان به این توافقات نیاز ندارند چرا که مردان قرار نیست از کسی مراقبت کنند، موضوعی که به چالش کشیده شد زیرا بسیاری از مردان خواستار مراقبت از والدین و فرزند بودند. مردانی که خواستار دورکاری بودند افراد کمکارتری دیده شده و تاوان پس دادند. بسیاری از شرکتها فقط ظاهراً سیاست دورکاری دارند و عملاً کسی جرئت ندارد از آن استفاده کند. آنچه متخصصان منابع انسانی به آن «شبح سود» میگویند.
ارین کلی، استاد مطالعات سازمانی در دانشگاه امآیتی، در پژوهش خود روی این موضوع پژوهش کرد. او دریافت: «دورکاری و کار منعطف بیش از یک یا دو روز شما را مانند کسی نشان میدهد که قواعد منظم بازی را نمیداند.» کوروناویروس ممکن است این قواعد را تغییر دهد. اکنون حتی مدیران علناً از رختشورخانهی خانه دورکاری میکنند. دورکاری دیگر مزیت شغلی برای زنان یا ماجراجویان این هزاره نیست. هر چند اکنون به شکل ناقص انجام میشود، اما موضوع مرگ و زندگی در میان است.
امیدوارم این لحظه ما را به سمت درک جدید و بهتری از حرفهایگرایی و کارایی سوق دهد که برای مادران و سرپرستان منصفانهتر است و یکی از موانع شغلی زنان را رفع کند. امیدوارم این مسئله ما را مجبور کند تا بفهمیم حتی وقتی سگ پارس میکند، کودک گریه میکند و صدای کاسه بشقاب در پسزمینه نشاندهندهی آماده کردن شام است، میتوان خوب کار کرد، هرکسی در هر جایی.
۶ آپریل ۲۰۲۰
[۱] Mommy track