پسماند صفر
رابرت کروز، پسماند صفر، ۲۰۱۲، مترجم: شایسته مدنی، ۷۷۰ کلمه
پسماند صفر اصطلاحی است برای توصیف یک جنبش فلسفی در سراسر جهان که به بازاندیشی در مورد ایدهی پسماند اختصاص دارد. در حالی که تفاسیر بسیار متنوعی از معنای پسماند صفر وجود دارد، اما ایدهی واحد دربارهی آن این است که سیستمهای انسانی باید در تولید پسماند از طبیعت تقلید کند که در آن میتوان پسماند را به منابع جدیدی بازیافت کرد بدون اینکه ضایعات خطرناکی وجود داشته باشد یا نیاز به به مکان دفن زباله باشد. اصطلاحات مترادف دیگر که برای ارجاع به این مفهوم استفاده میشود عبارتند از؛ برونپاشی صفر، تقلید زیستی[۱] و پسماند برابر است با غذا؛ با این حال احتمالاً پسماند صفر معروفترین اصطلاح در سراسر جهان برای توصیف تلاشها برای ریشهکن کردن پسماند است که مردم در حال حاضر میشناسند. نوآوریهای پسماند صفر در سراسر جهان گسترش یافته است و بسیاری از شهرستانها، شهرها، ایالتها و حتی کشورها اهداف پسماند صفر را با تعیین مهلت زمانی مشخص اعلام کردهاند. یکی از نخستین ضربالاجلها سال ۲۰۱۰ آغاز شد به این معنی که در طول قرن بیست و یکم به احتمال زیاد گفتمان و تجربیات زیادی دربارهی شدنی بودن پسماند صفر وجود خواهد داشت.
جنبش پسماند صفر با منشأ مردمی و متنوع در دههی ۱۹۹۰ و در پاسخ به رشد جهانی میزان زبالهی تولیدشده پدید آمد. مدیریت پسماند با شیوههای سنتی در رفع مشکلات مربوط به پسماند (مانند آلودگیهای ناشی از دفنگاهها و سوزاندن زباله) و کمبود فضای موجود برای دسترسی به این امکانات بیش از پیش ناتوان است و همین جاست که پسماند صفر به عنوان فلسفهی جایگزین برای افرادی که در پی راهحلهای بهتر هستند، پدید آمد.
تعاریف
پسماند صفر به شیوههای متفاوتی تفسیر میشود. تعریف تحتالفظی که کمتر از آن استفاده میشود به عدم وجود پسماند به طور کامل ارجاع دارد. مشکل این تعریف مبتنی بر قانون علمی ساده است: تمام موجودات زنده به عنوان بخشی از فرایندهای خود پسماند تولید میکنند و قابل تصور نیست انسان بتواند از این قاعده مستثنی باشد. تا وقتی انسان روی کرهی زمین حضور دارد انواع پسماند را در حجم مختلف تولید میکند. به همین دلیل بیشتر نوآوریهای پسماند صفر براساس تعاریف استعاری از این اصطلاح است.
دولتهای محلی که با نوآوریهای پسماند صفر آغاز میکنند، اغلب از این اصطلاح استفاده میکنند تا نشان دهند هدفشان کاهش پسماند است. در حال حاضر سطح پسماند جهانی بسیار زیاد است و این بدان معنی است حتی اگر برخی سطوح ضایعات پسماند غیرقابلاجتناب باشد، باز هم برای رسیدن به پسماند صفر باید کاهش قابلتوجهی در پسماند داشته باشیم.
البته قلمروهای دیگر خاصتر هستند. یکی از اهداف معمولی پسماند صفر این است که «پسماند محل دفن زباله به صفر برسد» و بهطور ضمنی یعنی به پسماندهای زائد اجازه داده شود وارد چرخهی بازیافت شوند یا به روشهای دیگری مانند سوزاندن به صفر برسد که اساساً این روش مشکلساز است.
از هر کدام از این تعاریف که استفاده شود، موضوع مشترک در تفکر پسماند صفر تغییر پارادایم است، از نگاه سنتی به پسماند که آن را صرفاً محصولی خارجی و یکجانبه از سیستم خطی میداند به سمت جایی که پسماند را منبعی میبیند که بخشی از یک سیستم بسته است. از این منظر کلیهی روشهای مدیریت پسماند که این حلقه را تا اندازهای میبندد، مانند استفادهی دوباره و بازیافت میتواند روشهای پسماند صفر شدن تصور شود.
کانبرا در استرالیا نخستین شهر جهان بود که رسماً در سال ۱۹۹۶ پسماند صفر را به عنوان هدف اعلام کرد. از آن زمان جوامع در سراسر جهان در پی نوآوریهای خودشان برای رسیدن به پسماند صفر بودهاند. این شامل شهرها و شهرستانهایی در ایالات متحده، اروپا و دیگر مناطق توسعهیافتهی جهان است. نیوزلند نخستین کشوری بود که اکثر شوراهای محلی آن، رویکرد پسماند صفر را اتخاذ کردند و اسکاتلند برنامهی پسماند صفر ملی خود را در سال ۲۰۱۰ اعلام کرد.
از سال ۲۰۱۰ نوآوریهای پسماند صفر عمدتاً در کشورهای توسعهیافته متمرکز شده است، جایی که بیشترین میزان تولید پسماند در آنجا وجود دارد. با این حال با توجه به اینکه کشورهای در حال توسعه رو به پیشرفت هستند، سطح پسماند نیز در آنجا افزایش مییابد و در نتیجه احتمالاً در این کشورها نیز به پسماند صفر توجه بیشتری میشود.
در همین حال مهلت شهر کانبرا برای پسماند صفر بودن در سال ۲۰۱۰ به سرانجام رسید و نتیجه این که، درست است میزان بازیافت تا ۷۵ درصد افزایش یافته است اما افزایش کلی در روند ورودی پسماند منجر به افزایش خالص پسماند در محل دفن زباله شده است. در امریکای شمالی، شهرهای پسماند صفر مانند نیویورک، تورنتو و ونکوور همچنان به صادرات پسماند در صدها مایلی مکانهای دفن زباله ادامه میدهند زیرا ظرفیت آخرین مکانهای دفن زبالهی محلی پر شده است. میلیونها نفر در سراسر جهان، ایدهآلهای پسماند صفر را پذیرفتهاند با این حال باید دید این جنبش در عمل تا چه حد میتواند موفق باشد.
[۱] biomimicry
با این روند افزایش وحشتناک پسامد درایران احتمالا، طی چند سال آینده این سیاست ها در ایران هم اجرا میشود
امیدوارم خودمان آمادگی اش را داشته باشیم و زودتر از سیاست گذاری های دولتی پیش برویم.